آیا تا به حال فکر قرار گرفتن در اتاقک ام آر آی شما را به تردید و وحشت انداخته است؟ آیا تا کنون در آسانسور گیر کرده اید و شما را ترس و واهمه فرا گرفته است؟ اگر جواب مثبت است ممکن است به نوعی هراس بیمارگونه مبتلا باشید.
تنگناهراسی (Claustrophobia) به قرار گرفتن در یک مکان تنگ، محصور و بسته و ترس از گیر کردن در آن و نداشتن راه گریز گفته میشود. تنگناهراسی شدید اغلب به عنوان یک اختلال اضطراب به شمار میرود و میتواند به وحشتزدگی بیانجامد. بررسیها نشان میدهد که ۵ تا ۷ درصد از مردم جهان دچار تنگناهراسی اند ولی تنها درصد کمی از آنها به متخصص مراجعه و درمان شدهاند. شاید یکی از معروفترین اشخاص مبتلا به این ترس، هيتلر باشد. افراد حزب نازي به مناسبت تولد ۵۰ سالگي هيتلر خانهاي به نام آشيانه عقاب بر بلنداي شش هزار پايي کوههای آلپ به او تقديم کردند. نازيها که از بيماري هيتلر اطلاع داشتند آسانسور را با فلز برنج صیقل خورده ساختند که باعث ميشد تا نور، منعکس شده و آسانسور بزرگتر به نظر برسد.
اتاقهای کوچک و به ویژه قفلشده مثل زندان معمولی و انفرادی، انباری کوچک، تونل، آسانسور، اتومبیل، هواپیما، مترو، جمعیتهای شلوغ، نشستن در یونیت دندانپزشکی و قرار گرفتن در اتاقک تصویربرداری ام آر آی و سی تی اسکن و نیز افتادن در آب برای کسی که شنا بلد نیست هریک به تنهایی میتواند محرکی برای شروع علایم باشد. فردی که در مواجهه با یکی از این شرایط دچار بروز علایم میشود، معمولاً در مواجه با سایر شرایط نیز دچار این حالت میشود. اين افراد ممكن است حتی با فكر كردن در مورد اين مكان ها نيز دچار دلهره شوند. بديهي است كه اين افراد از عواقب اجتماعي و رواني خاصي برخوردار خواهند بود، زيرا دائماً در حال فرار از موقعيت هاي محرک خواهند بود. آنها فكر مي كنند در اين مكان ها و شرايط خاص ممكن است از ترس بميرند. افراد مبتلا به اين فوبيا از قرار گرفتن در فضاهايي که موجب ترس آنها و به وجود آمدن اضطراب در وجودشان ميشود، اجتناب ميکنند. همچنين سعي ميکنند اين فوبيا را مخفي نگه دارند تا ديگران متوجه نشوند و براي آنها مشکلي ايجاد نشود. برخي افراد که براي اولين بار در يک فضاي بسته دچار حمله اضطرابي ميشوند، در آينده اين ترس در آنها شرطيسازي ميشود و اين باعث ميشود تا از همه فضاهاي بسته، ترس و هراس داشته باشند. به عنوان مثال ترس از قرار گرفتن در دستگاه ام آر آی باعث شده تا پژوهشگران موفق به ساخت يک دستگاه ام.آر.آي باز شوند که ميتوان از بيماران مبتلا به کلاستروفوبيا، بدون نياز به داروي آرامبخش و بيهوشي تصويربرداري کرد. بيماران ميتوانند در طول مدت تصويربرداري يکي از اقوام خود را در کنار داشته باشند تا از ترس آنها هنگام تصويربرداري کاسته شود.
علایم این هراس می تواند شامل احساس ترس شدید از گیرافتادن و محدودیت، ترس شدید از خفهشدن، تمایل شدید به رفتن به مکان ها باز، اضطراب و نگرانی، احساس تنگینفس و متعاقب آن نفسنفسزدن، طپشقلب، نفس نفس زدن، غش کردن، تعریق و ضعف و احساس خستگي باشد. بیماران در ام آر آی اضطراب شديدي را احساس ميكنند و ممكن است با واكنشهاي خود در تلاش براي خروج از دستگاه حتي به آن آسيب بزنند. با این که منطقي براي ترس بیماران وجود ندارد، با این حال، بیماران سعي ميکنند با باز کردن پنجرهها و يا نشستن نزديک درب خروجي، اضطراب خود را کاهش دهند و احساس امنيت را در خودشان ايجاد کنند؛ هر چند رعايت این موارد ممکن است تحمل شرايط را راحتتر کند ولي ترس فرد از آن فضاي بسته را کاهش نميدهد. اين افراد از ترس غيرواقعي خود مطلعند ولي مانند هر فوبياي ديگري اطلاع از غيرمنطقي بودن ترس شان باعث کاهش اضطراب آنها نميشود.
پايه ژنتيکي اين بيماري نيز اثبات شده است؛ بهطوري که در بستگان درجه اول مبتلايان به اين اختلال، شيوع بيماري سه برابر افراد دیگر است. عموماً پديده يادگيري در فرزندان و پايه ژنتيکي، هر دو ميتوانند در ابتلا به اين ترس در کودکان مؤثر باشند. اگر کودکي به عنوان تنبيه در حمام يا انباري قرار گيرد و به طور اتفاقي دچار حمله اضطرابي شود ممکن است با پديده شرطيسازي، ترس از فضاي بسته براي هميشه در او به وجود آيد. به همين دليل به والدين توصيه ميشود براي تنبيه فرزندان اگر ميخواهيد آنها را در اتاقي قرار دهيد بهتر است در اتاق را باز بگذاريد و مورد نظارتتان باشد ولي به او بگوييد اجازه ندارد از اتاق خارج شود. البته اين نوع تنبيه بايد موقت و کوتاهمدت باشد. اگر رد فوبياها را بگيريم به زماني ميرسيم که فرد با موقعيت ترسناک مواجه شده، از آن ضربه خورده و ترسيده است.
اگر احساس مي كنيد كه تنگنا هراسي شما، شما را در برخي كارها عقب نگه مي دارد يا از لذت بردن از موقعيت هاي لذت بخش و اجتماعي شما را محروم مي سازد شايد زمان آن رسيده باشد كه در جستجوي راهي براي از بين بردن آن باشيد. براي شروع قبول كنيد كه ترس هاي ما بخشي از زندگي ما هستند. هر كسي ممكن است از چيزي بترسد. كمك گرفتن از روانپزشك و روانشناس قدم بعدي براي شما خواهد بود.
تجربه ثابت کرده است روشهاي رفتاردرماني براي درمان فوبیاها، از همه بيشتر جواب ميدهد. براي تجربه اين درمانها، فرد مبتلا بايد به متخصص مراجعه کند و با کمک او گام به گام بر وحشت خود غلبه کند. درصد زيادي از افراد مبتلا با پيگيري فرايند درمان بهبودي پيدا ميکنند و شانس موفقيت آنها بالاي ۹۰ درصد است. در مورد درمان کودکان نيز بايد گفت به جز روشهاي استانداردي که متناسب با سن کودک به کار برده ميشود بهتر است از شتابزدگي در درمان خودداري كرد. همچنين بايد به عدم تحقير توسط اطرافيان و استفاده از درمانهاي حمايتي براي فرد و خانواده او نيز توجه شود.
درمان تنگناهراسی از طریق دارو درمانی، رواندرمانی (حساسیتزدایی منظم، غرقهسازی، سرمشقگیری و تنش کاربردی)، هیپنوتیزم و خانوادهدرمانی امکان پذیر است. درمان با داروهای ضداضطراب مانند بنزودیازپینها، بتا بلاکرها و مهارکنندههای مونو آمینو اکسیداز و سایر داروها مانند بوسپیرون امکان پذیر است. همچنین می توان از نوروفیدبک و بیوفیدبک نیز در درمان غیر دارویی هراس به عنوان روش مکمل دارو درمانی یا در موارد مقاوم به درمان دارویی استفاده کرد.
با این حال، بیرون آوردن فرد از شرایط محرک بهترین درمان است. برای مثال بیرون آوردن از محل شلوغی و تراکم جمعیت. در فاز حاد تجمع در اطراف فرد تشدید کننده علایم است.درمان مواجهه سازي يا غرقه سازي، براي درمان تنگنا هراسي مي تواند مفيد باشد. به اين شكل كه فرد را در موقعيت استرس و هراس قرار مي دهند و براي ماندن در آن موقعيت مورد نظر به فرد فشار وارد مي كنند تا زماني كه حمله اضطراب از بين برود. اما خوشبختانه اين هراس قابل درمان است و رفتار درماني شناختي با استفاده از تصوير ذهني و انجام گام به گام تمرين هاي خاص، فرد مبتلا را كمك خواهد کرد تا بر اين هراس خود غلبه كند. غرقه سازي يكي از روشهاي اين درمان است كه جهت مواجهه سازي خود با هراس خود از مكانهاي بسته كه با شرطي سازي متقابل همراه خواهد شد. به اين شكل كه تصور و افكار مربوط به هراس فرد با تكنيك هاي آرام سازي عضلاني همراه خواهد شد. البته بعضي از درمان هاي روانشناختي با دارو درماني همراه هستند. همچنين برنامه ريزي عصبي-كلامي و هيپنوتيزم درماني نيز از راه هاي ديگر از بين بردن هراس مكان هاي بسته هستند. در این نوع درمان از پنج حس اصلي براي تنظيم افكار و رفتار استفاده مي شود و در هيپنوتيزم كه دسترسي به ناخودآگاه افراد آسان تر مي شود به وسيله تلقين و القاء واكنش به مكان هاي بسته و محدود كمتر خواهد شد. براي افرادي كه به هراس شديد و بيمارگونه از احساس تنگنا و نداشتن راه فرار در محيط هاي بسته مبتلا نيستند ممكن است كه قابل درك و فهم نباشد كه يك مكان در بسته چقدر هراسناك و وحشتناك است.