قرار شده به یک جلسه مهم بروید، جلسه ای که می تواند سرنوشت شغلی شما را رقم بزند. همه توصیه هایی که معمولا در این جلسات باید رعایت کنید، خودتان مرور می کنید؛ لباس مرتب، رزومه تایپ شده، پوشه های کاری، فهرستی از کارهایی که قرار است انجام دهید و... وارد جلسه شده اید اما همین که طرف مقابل شروع به صحبت می کند، ناخودآگاه انگشتتان به سمت دهان می رود و گوشه ای از ناخنتان به کمک دندان هایتان کنده می شود.
حتی یادتان نمی آید کی چنین کاری را انجام داده اید اما از واکنش طرف مقابل جلسه به خودتان می آیید. بعد از کلی خجالت حالا نمی دانید چطور از تکرار آن جلوگیری کنید. واقعیت این است که گاهی اوقات هرکدام از ما در مواجهه با اضطراب دچار عاداتی می شویم که ممکن است تا مدت ها در ما بماند.
عادت اضطرابی چیست؟
از نظر علم روان پزشکی عادت هایی مانند جویدن ناخن یا کندن پوست لب یا مکیدن ناخن یا شکستن انگشتان جزو عادت های اضطرابی دسته بندی می شود. به این معنا که هم به صورت عادت می توان به آن نگاه کرد و هم به عنوان واکنشی که در بیشتر مواقع در حالت اضطراب بروز می کند. به طور کلی تشخیص اینکه این کارها و حرکات براساس عادت انجام می شود یا از روی اضطراب است، چندان قابل افتراق نیست اما به طور کلی در بیشتر مواقع این عادات در حالات اضطرابی آغاز می شوند و بعد از مدتی به شکل عادت در می آیند.
به این ترتیب فردی که هنگام وورد به جلسه دچار استرس می شد یا کودکی که موقع درس جواب دادن مدام ناخنش را می جوید حالا در حال تماشای تلویزیون یا هنگامی که مشغول مطالعه است و هیچ اضطرابی هم ندارد، مدام ناخن هایش را می جود یا پوست لب هایش را می کند و...
زمان شروع عادت
عادت های اضطرابی در همه گروه های سنی و اجتماعی وجود دارند اما به طور مثال به ویژه درباره جویدن ناخن که از جمله موارد شایع عادات اضطرابی محسوب می شود به طور معمول از 3 سالگی شروع می شود.
به طور میانگین یک چهارم کودکان پیش دبستانی، یک سوم کودکان دبستانی و نیمی از نوجوانان برای مدتی که می تواند حتی طولانی باشد دچار مشکل ناخن جویدن می شوند اما بهتر است بدانید این اختلال مختص کودکان نیست و بسیاری از نوجوانان وجوانان هم با این مساله درگیر هستند. شیوع جویدن ناخن در نوجوانان 44 درصد و در جوانان 20 تا 30 درصد است. جالب توجه است که 5 درصد از افراد بزرگسال نیز به این عادت مبتلا هستند یعنی در بزرگسالی به این عادت مبتلا شده اند.
علت چیست؟
معمولا علت بروز عادت اضطرابی در کودکان اضطراب است. یعنی این کار در اثر فشار واسترسی که به کودک آمده شروع می شود. درواقع کودک مضطرب با این کار می خواهد اضطرابش را تخلیه کند اما بعد از گذر از دوره استرس زا این حرکت با او می ماند و بعد از آن به عادت تبدیل می شود.
عادت اضطرابی انواع مختلفی دارد
به طور معمول نمی توان طبقه بندی خاصی برای این رفتارها درنظر گرفت اما رفتارهای نوروتیک یا همان عادات اضطرابی اشکال مختلفی دارند و شیوعشان متوسط است. برخی انگشتشان را می شکنند، برخی دیگر پوست لب هایشان را می کنند، عده ای هم ناخن می جوند و برخی هم انگشتشان را می مکند.
البته بعضی عادات نیز بوجود دارند که شدیدتر و جدی تر از عادات اضطرابی هستند و جزو طیف اختلالات کنترل تکانه و وسواس قرار می گیرند مثل کندن موی سر یا ابرو و یا مژه به صورتی که آشکارا باعث کاهش موی این مناطق شود یا اشتغال ذهنی زیاد با جوش ها و سایر بیماری های پوستی و دستکاری بیش از اندازه آنها به طوری که منجر به آسیب پوست شود. همان طور که گفته شد معمولا این موارد در کودکی به وجود می آیند اما نکته اینجاست که بعد از مدتی از بین می روند ولی برخی از آنها تا بزرگسالی ها هم ادامه پیدا می کنند. این موضوع را هم به خاطر داشته باشید که برخی عادات نوروتیک هم در بزرگسالی تازه ظهور و بروز میکنند اما معمولا شروع آن در کودکی است.
چطور تشخیص بدهیم؟
روش تشخیصی برای پیداکردن این عادت معمولا پرسش از بیمار است. با سوال از بیمار در زمینه اینکه این عادت ها در زمان اضطراب به وجود می آید یا در همه مواقع هم وجود دارد، می توان گام بعدی را در تشخیص درست برداشت. اگر فرد فقط در زمان اضطراب این عادت را بروز دهد باید دیگر نشانه های اضطرابی و وسواسی و خلقی مثل افسردگی نیز در کنار آن بررسی شود. نکته مهم اینجاست که تمام این عادت های اضطرابی در زمان اضطراب تشدید می شوند اما اگر تمام مدت چنین عادتی با فرد همراه است فقط باید به چشم عادت به آن نگاه کرد که می تواند با توجه به میل و اراده فرد ترک شود.
راه های درمان عادت
درمان عادات اضطرابی به همکاری فرد بسیار وابسته است اما بهتر است بدانید درمان در کودکی با بزرگسالی متفاوت است. در کودکی نیز با توجه به سن ممکن است درمان ها با هم تفاوت داشته باشند. به عنوان مثال در مورد ناخن جویدن گفته می شود که نباید به کودک توجه منفی نشان داد یعنی اگر به کودک بگویید که «ناخنت را نجو!» او این رفتار را بیشتر تکرار خواهدکرد چون کودکان توجه را چه منفی و چه مثبت دوست دارند.
خانواده باید نسبت به این موضوع رفتار خنثی داشته باشند. اگر سن کودک بیشتر باشد باید در او ایجاد انگیزه کرد. مثلا می توان به کودک گفت: «چه دست های قشنگی داری، چه کارهایی می توانی با دستت انجام بدهی؟» یا حتی با دیدن ناخنی که جویده نشده می توان گفت: «ببین این ناخن چقدر قشنگ تر از بقیه است. دوست داری بقیه ناخن هایت هم به این قشنگی باشند؟»
اگر دست کودک مدام مشغول باشد و مثلا توپ های پشمالو دستش بدهید یا در مواقعی که زیاد این کار را انجام می دهد بازی هایی مانند نخ بازی را با او انجام دهید که هر دو دستش را مشغول کند تا حدود زیادی از پیشرفت عادت و در اصل مزمن شدن آن جلوگیری کرده اید.
حتی می توان راه های دیگری مانند استفاده از دستکش، قراردادن دست ها زیر پاها هنگان نشستن روی صندلی، به کار بردن لاک های تلخ و حتی چسب زودن را هم جزو راهکارها درنظر گرفت، اما درمان بزرگسالان آموزش رفتاری است. یعنی وقتی این حس میخواهد سراغشان بیاید باید حواسشان را پرت کنند، دستشان را مشغول کنند و... هرچه طول مدت این عادت بیشتر باشد ترک آن هم سخت تر است ولی غیرممکن نیست. با کمی همت و تمرین می توان این عادت را ترک کرد.
عوارض کدام است؟
این عادت ها اغلب به بدن آسیب می رسانند. مثلا فردی که مدام لبش را می کند، پوست لب را حساس می کند طوری که ممکن است مدام خونریزی کند یا فردی که همیشه درحال جویدن ناخن است اگر به صورت شدید این کار را انجام دهد موجب بدشکل شدن ناخن ها و انگشتان، عفونت های ناخن و تغییر شکل دندان ها می شود. همچنین ممکن است انتقاد بقیه از این گونه رفتارها باعث کاهش اعتماد به نفس فرد مبتلا شود.
با تیک عصبی تفاوت دارد
ماهیت و مکانیسم تیک عصبی با عادت های اضطرابی متفاوت است و اغلب این عادت ها جزو بیماری محسوب نمی شوند. اگر فرد فقط ناخن می جود یا لبش را می کند و به اصطلاح تک علامتی است نمی توان آن را بیماری دانست اما اگر همراه با ناخن جویدن، به عنوان مثال اضطراب اجتماعی داشته باشد و از تجربه محیط جدید می ترسد اهمیت بیشتری پیدا می کند.
به همین دلیل باید همراه با آن دیگر علائم بیماری های روانی را بررسی کرد اما عادت اضطرابی به تنهایی اختلال روان پزشکی نیست در حالی که تیک خودش یک اختلال روان پزشکی است. به خاطر داشته باشید اگر ریشه عادت، اضطراب است اول باید اضطراب درمان شود که می تواند دارویی یا غیردارویی باشد اما اگر عادت است و فرد در ترک آن موفق نبوده باید آن را پذیرفت و کاری نکرد که اعتماد به نفس فرد با وجود این رفتار کاهش یابد.