مزاج مخلوطى یا ممزوجى از ترکیبات مختلف است. حالت و وضع بدنى هر فرد را مزاج گویند. پذیرش بیمارىها و استعداد افراد باهم متفاوت است و هر کسى نوعى بیمارى را بهتر مىپذیرد، بعضىها در مقابل بعضى بیمارىها نسبت به دیگران مقاومتر هستند. با علم به این کیفیت «مزاج عبارت است از طرز واکنش شخص در مقابل عوامل بیمارى».
براى تعریف مزاج بیشتر عمل فیزیولوژى بدن را مورد بحث قرار مىدهند، زیرا طرز عمل اعضاء و احشاء در تغییر مزاج مؤثر است. نوع شیمیایى اعمال فیزیولوژى بدن بیشتر از اعمال فیزیکى مورد نظر است. بنابراین مزاجها از روى اعمال شیمیایى بدن از هم متمایز مىشوند.
مىتوان گفت که مزاج عبارت است از وضع فیزیولوژى هر فرد در حال حاضر، یعنى وضع فیزیولوژى هر فرد در هر زمان مبیّن حالات مزاجى او است. در اثر زیادى انرژى، مزاج گرم است و به علت ضعف و تفرق، مزاج سرد است و به علت جمع شدن مایعات اضافى در سلولهاى بدن، مزاج مرطوب بوده و مزاج خشک را مدیون جمع شدن املاح اضافى در بدن مىدانند.
بررسى حالات فردى از قبیل رنگ رخسار، زبان، چشم، وزن (چاقى- لاغرى)، رنگ ادرار، ضعف یا گرمى یا داغى کف پاها و دستها، لرزش اندامها، رنگ پوست بدن و همه اختلافات سازمانى یک بدن و تجزیه ادرار و خون و رادیولوژى و غیرو به شناختن مزاجها کمک مىکند.
در کتاب همیشه لاغر و سالم باشید آمده است جمع شدن یا کم شدن بیش از حد یک مادّه، مزاج را به سود خود تغییر مىدهد. مثلا مزاج گرم، مزاج سرد، مزاج مرطوب، مزاج خشک. در اثر زیادى انرژى، مزاج گرم است و به علت ضعف و تفرق، مزاج سرد است و به علت جمع شدن مایعات اضافى در سلولهاى بدن، مزاج مرطوب است و مزاج خشک را مدیون جمع شدن املاح اضافى در بدن مىدانند.
فعل و انفعالات داخل بدن زیر نظر غدد داخلى و اعصاب نباتى انجام مىپذیرد هر چه سوختوساز بدن بیشتر باشد، حرارت بیشترى تولید میشود و متابولیسم بازال بالا مىرود.
این حالت بالا رفتن حرارت و انرژى را گرمى گویند. اگر غدد مترشحه داخلى و اعصاب به عللى دچار سفتى و کمکارى شوند، سوخت وساز بدن کم مىشود. یعنى متابولیسم بازال پایین مىآید، این حالت را سردى گویند. حد اعتدال کار کردن غدد و اعصاب باعث اعتدال مزاج مىشود که به آن مزاج معتدل گویند.