عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : 26 / 12 / 1392
بازدید : 584
نویسنده : sharef zadeh
گل

- زندگی مثل دوچرخه سواری می مونه،واسه حفظ تعادلت همیشه باید در حرکت باشی.آلبرت انیشتین

- جرج آلن: اگر کسی را دوست داری، به او بگو. زیرا قلب ها معمولاً با کلماتی که ناگفته می مانند، می شکنند

- میان انسان و شرافت رشته باریکی وجود دارد و اسم آن قول است. توماس براس

- همه دوست دارند به بهشت بروند، اما کسی دوست ندارد بمیرد. بهشت رفتن جرأت مردن می خواهد.

- شریف ترین دل ها دلی است که اندیشه ی آزار کسان درآن نباشد. زرتشت

- چارلی چاپلین: خوشبختی فاصله این بدبختی است تا بدبختی دیگر.

- ملاصدرا می گوید: خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان اما به قدر فهم تو کوچک می شود و به قدر نیاز تو فرود می آید و به قدر آرزوی تو گسترده می شود و به قدر ایمان تو کارگشا می شود.

- بدبختی تنها در باغچه ای که خودت کاشته ای می روید.

- وقتی که زندگی برات خیلی سخت شد، یادت باشه که دریای آروم، ناخدای قهرمان نمی سازه.

-  فریدریش نیچه : "آشفتگی من از این نیست که تو به من دروغ گفته ای، از این آشفته ام که دیگر نمی توانم تو را باور کنم.

- چیزی را که دوست داری به دست آور وگر نه مجبوری چیزی را که به دست می آوری دوست داشته باشی.

- از زندگی هر آنچه لیاقتش را داریم به ما میرسد نه آنچه آرزویش را داریم.

- آن چه هستی هدیه خداوند به توست و آن چه می شوی هدیه تو به خداوند.

- شکسپیر: همیشه به کسی فکر کن که تو رو دوست دارد، نه کسی که تو دوستش داری

- وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغ ها می کند پرهایش سفید می ماند، ولی قلبش سیاه می شود. دکتر شریعتی

- دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است. دکتر علی شریعتی

-  اگر می خواهید دشمنان خود را تنبیه کنید به دوستان خود محبت کنید. کورش

- چارلی چاپلین: وقتی زندگی 100 دلیل برای گریه کردن به تو نشان می دهد تو 1000 دلیل برای خندیدن به اون نشون بده

- موفق کسی است که با آجرهایی که به طرفش پرتاب می شود، یک بنای محکم بسازد.

- تمدن جدید زن را کمی عاقل تر کرده است، اما به واسطه آزمندی مرد، بر رنج زن افزوده است.

- شکسپیر: عشق مثل آبه، می تونی تو دستات قایمش کنی ولی یه روز دستاتو باز می کنی می بینی همش چکیده بی اینکه بفهمی دستت پر ازخاطرست.

- پیچ جاده، آخر راه نیست مگر اینکه تو نپیچی.

دکتر شریعتی: لحظه هارا می گذراندیم تا به خوشبختی برسیم غافل از اینکه خوشبختی در آن لحظه ها بود که گذراندیم.

- انیشتین: اگر انسان ها در طول عمر خویش میزان کارکرد مغزشان یک میلیونیوم معده شان بود اکنون کره زمین تعریف دیگری داشت.

- چهار چیز است که قابل بازیابی نیست سنگ پس از پرتاب شدن، سخن پس از گفته شدن، فرصت پس از از دست رفتن، و زمان پس از سپری شدن.


تاریخ : 26 / 12 / 1392
بازدید : 618
نویسنده : sharef zadeh
کمدی طنز کلیپ خنده

- باز باران بی ترانه ،گریه هایم بی بهانه، می خورد بر سقف قلبم، باورت شاید نباشد، خسته است این قلب تنگم

- دل بسته به سکه های قلک بودیم / دنبال بهانه های کوچک بودیم/ رویای بزرگتر شدن خوب نبود/ ای کاش تمام عمر کودک بودیم

- این اس ام اس من نفرستادم گوشیم خودش فرستاذه،فکر کنم گوشیم عاشق گوشیت شده

- اینsms نیست! یه احساس پاکه که با صدای sms میاد تا بگه رفیق به یادتم

- مبری گمان که دیگر ز دلم رفته باشی، تو عزیز دل مایی هر کجا رفته باشی

- از تمام ماهرویان ماهروی من تویی گر نترسم از خدا گویم خدای من تویی

- تا کجا باید سفر کرد تا کجا باید دوید از کجا باید گذر کرد تا به شهر تو رسید

- دل اگر بهر عزیزان نشود گاهی تنگ نامش هرگز ننهم دل به آن گویم سنگ

- در سرزمین عاطفه هایم چون گل روئیدی و من باغبانی آموختم اما کدام گل احساس باغبان را می فهمد آیا هیچ گلی هست که باغبان را به اندازه ی یک قطره شبنم یا یک گلبرگ بشناسد و دوست بدارد ؟

- چرا نوشتم در برگ تنهاییم برای تو نمی دانم ... شاید که روزی بخوانند بی تو عشق مرد.

- صداقت و مهربانیت را می ستایم صداقت را از کلامت و مهربانیت را از نگاهت

- یار دل آزار من وفا نشناسد..... وه که عجب نعمتی است یار وفادار

- شمع اگر پروانه را سوزاند خیر از خود ندید، آه عاشق زود گیرد دامن معشوق را


تاریخ : 26 / 12 / 1392
بازدید : 720
نویسنده : sharef zadeh
 
 بررسي روابط دختر و پسر در فرانسه

عكس العملهايي كه با لهجه غليظ خود در برابر هر تابلو نشان مي دهد، نگاههاي افراد حاضر در گالري را به خود جلب كرده است. ما هم كه دربدر به دنبال سوژه مي گرديم، به طرف او مي رويم. خود را «فرانك كازوبون» و اهل فرانسه معرفي مي كند كه البته اين از لهجه او كاملا واضح است. 25 ساله و مجرد است و تحصيلات خود را در رشته تاريخ به پايان رسانده است. چند سالي است كه به جهانگردي مشغول است و از اكثر كشورهاي اسلامي نيز ديدن كرده است. از سفر يه ايران هم به گفته خودش خيلي راضي است و مهمتر اينكه دعوت ما را براي يك گپ دوستانه با روي باز مي پذيرد.
- آيا خط قرمز يا قانون نانوشته‌اي براي روابط دو جنس در غرب وجود دارد؟
- البته محدوديتها، احترام به انسانهاست... براي اغلب مردم، اين امري بسيار زشت است كه وقتي خودت همسر داري يا با كسي دوست هستي، با فرد ديگري ارتباط برقرار كني.
- در مورد دختران و پسران چطور؟ آيا داشتن دو يا چند دوست دختر يا دوست پسر در يك زمان ناپسند است و نوعي خيانت و عدم وفاداري به شمار مي‌آيد؟ 
- اين به دوست فرد بستگي دارد، شايد اگر حقيقت را به دوستش بگويد او بپذيرد... ولي، غالبا اين تعداد فقط يكي است، فقط يك نفر! و در غير اين صورت همان است كه شما گفتيد: خيانت يا بي‌وفايي.
- آيا در فرهنگ غربي لفظ «دوست دختر» يا «دوست پسر» لزوما به معناي داشتن روابط جنسي با يكديگر است؟ 
- بله، مثلا من با دوست دخترم روابط جنسي دارم و اين بخشي از زندگي مردم است؛ ما نبايد حتما ازدواج كنيم. بله، مردم روابط جنسي دارند و در زندگي ما روابط جنسي به معناي بچه‌دار شدن نيست و تمام دختران از قرص و دارو استفاده مي‌كنند.
- خوب، بيا كمي بيشتر در مورد روابط دختر و پسر در غرب و به طور اخص فرانسه صحبت كنيم و تا مقايسه كوچكي بين كشور ما و شما داشته باشيم. 
- چطور بايد بگويم... در كشور من روابط خيلي خيلي ساده‌تر است؛‌همه كار براي دخترها آسان‌تر است چون ما مي‌توانيم كلي با هم صحبت كنيم و آنها آزادتر هستند؛ پس اگر يك دختر بخواهد بيرون برود، لازم نيست از پدر و مادرش اجازه بگيرد. خيلي از آدمها، منظورم دخترها و پسرهاست، قبل از ازدواج با همديگر زندگي مي‌كنند و با هم روابط جنسي هم دارند: يك زندگي كامل. ازدواج چيزي پس از اين است... خوب، شايد بتوان گفت كه زمان بيشتري براي شناخت يكديگر پيش از اتخاذ تصميم مهم ازدواج است و هر دو زمان خوبي براي شناخت ديگري دارند. 
فرض كنيد اگر دختري از يك پسر خوشش بيايد، نمي‌تواند قدم اول را بردارد. نمي تواند بيايد و بگويد من از شما خوشم مي‌آيد،‌بيا با هم باشيم و بيرون برويم... نمي‌دانم اينجا چگونه است! فكر مي‌كنم در اينجا اگر دختري بيايد و با شما صحبت كند با خود فكر مي‌كنيد كه دختر بدي است.
- نه، البته اينطور نيست؛ همكلاسي ها به عنوان مثال معمولا روابط دوستي مناسبي با هم دارند. از طرف ديگر،‌همانطور كه مي‌داني، در اسلام فرض بر اين است كه زنان، يا بگوييم جنس مونث، جنس لطيف هستند و بايد به آنها احترام گذاشته شود؛‌ چنين جايگاهي براي آنان متصور است. ضمن اينكه در اسلام گفته شده است كه نبايد با زنان صرفا به خاطر زنانگي و با توجه به آن برخورد كرد، آنها انسان هستند و پيش از زن بودن جايگاه انساني دارند. اين شخصيت ويژه زن است و ما اين را برابري مي‌دانيم. 
- بله، من كتابهايي درباره اسلام مطالعه كرده‌ام. من در كتب خوانده‌ام كه هر زني در فرهنگ اسلامي مادر، خواهر يا فرزند دختر و چنين چيزي است. فكر مي‌كنم روابط خانوادگي در اسلام از اهميت بسيار بالايي برخوردارند و البته اغلب ساختار مرد سالار دارند؛ خوب من فقط مي‌توانم بگويم كه در دين و فرهنگ من،‌ همينگونه است. در فرانسه، از سال 1968، كه تاريخ بسيار مهمي براي ماست و حدود 35 سال از آن زمان مي‌گذرد، موقعيت زنان تغيير كرده است و آنها وارد بازار كار و تجارت مي‌شوند؛ امروزه تمام زنان كار مي‌كنند تا استقلال مالي داشته باشند و توانسته‌اند پستهاي بالاي مديريتي و برخي موقعيتهاي رسمي مهم را بدست بياورند.
- چگونه است كه افراد هم پيش از ازدواج و هم پس از ازدواج با هم رابطه جنسي دارند و هيچ تفاوتي ندارد؟! 
- نه هيچ تفاوتي ندارد، زيرا قبلا ازدواج يك عهد ديني و مذهبي بود، اما از آنجاييكه فرانسه كشوري لاييك است ازدواج به معناي رفتن به تالار اصلي شهر يا شهرداري است و در آنجا مي‌گويند: شما زن و شوهر هستيد؛ و بنابر اين قضيه تنها در حد يك كاغذ است و اگر فردي مذهبي باشيد مي‌توانيد به كليسا هم برويد، ولي اين يك كار تشريفاتي است. خيلي از آدمها ازدواج مي‌كنند، مثلا من دختري را مي‌بينم و ممكن است دو يا سه سال با هم زندگي كنيم... البته در يك خانه و در يك زندگي كامل؛ همه چيز مثل يك زندگي زناشويي واقعي است: رابطه جنسي هم هست. اغلب اوقات زوجها زماني تصميم به ازدواج مي‌گيرند كه انتظار فرزند اولشان را مي‌كشند؛ اين هم بدين خاطر است كه گرفتن شناسنامه راحت‌تر باشد... و خوب،‌ براي خيلي‌ها، ازدواج تنها يك جشن زيباست.

- يعني ازدواج صرفا يك مهماني است...
- بله، برخي افراد، يعني مسيحيان، مثل شما فكر مي‌كنند؛ براي اغلب آنها، البته نه من، اين مهم است كه دختر اسمش عوض مي‌شود و اين را تغيير بزرگي مي‌دانند. اما بنظرم چيزي تغيير نمي‌كند. در واقع، پيش از ازدواج با هم زندگي مي‌كرده‌ايد و بعد از آن هم با هم زندگي مي‌كنيد و هيچ چيز تغييري نكرده است.
- فكر مي‌كنيد خوب است كه آدم دقيقا همان روابطي را كه بعد از ازدواج دارد، در دوستي هم داشته باشد؟! 
- بله، همانطور كه گفتم ازدواج چندان اهميت ندارد، شايد به اين خاطر كه ما از لحاظ مذهبي پايين‌تر هستيم. مي دانيد دليل اغلب ازدواج‌ها چيست؟! چون بعد از ازدواج اگر هر دو شاغل باشند، ماليات كمتري مي‌پردازند. شايد گفتن اين حرف شرم‌آور باشد ولي خيلي از آدمها ازدواج مي‌كنند تا ماليات كمتري بپردازند.
- فكر نمي‌كنيد اين موقعيت، منظورم داشتن روابط جنسي قبل از ازدواج است، باعث تضعيف بنيان و موقعيت خانواده مي‌شود؟ و فكر مي‌كنم اين امر به بحراني در غرب تبديل شده است.
- بله البته. در غرب آمار طلاق بسيار بالاست، براي همين برنامه‌هايي براي حمايت از فرزندان طلاق در نظر گرفته شده است تا آنها را از تاثيرات آن مصون دارد؛ اما فكر نمي‌كنم اين بخاطر روابط جنسي پيش از ازدواج باشد.
- ممكن است دلايل اين طلاقها را عنوان كنيد؟ 
- شايد به اين دليل كه برخي پي مي‌برند كه همسرشان فرد مناسب نيست، خيلي از آدمها تغيير مي‌كنند.
- همانطور كه مي‌داني، روانشناسان و جامعه‌شناسان بر اين باورند كه يكي از دلايل اين است كه چون فرد به راحتي مي‌تواند ارتباط جنسي داشته باشد، خيلي راحت طلاق مي‌گيرد چون مي‌داند كه دختر ديگري به آساني يافت مي‌شود كه حتي بدون ازدواج، نياز جنسي او را برطرف كند. 
- اما اين ارتباط قبل از ازدواج باعث مي‌شود كه كاملا شريكت را بشناسي.
- خوب اگر همديگر را مي‌شناسند، چرا پس از ازدواج، به طلاق كشيده مي‌شوند؟! 
- آه، بله... شايد يكي از اين دلايل خشونت باشد؛ خودتان مي‌دانيد كه اين احتمالات بسيارند، فقط شايد در كشور من طلاق راحت‌تر باشد. خوب من فكر مي‌كنم بسياري از زنان كشور شما از زندگي خود راضي نيستند و اگر از خواسته آنان را بپرسي، خواهان طلاق هستند اما نمي‌توانند.
- البته طلاق در اينجا هم هست...
- فكر مي‌كنم خيلي مشكل‌تر است چون نوعي شرمندگي به همراه دارد.
- شايد مسئله شرمندگي نباشد؛ به اين خاطر است كه، همانطور كه خودت گفتي، ما به خانواده اهميت مي‌دهيم و موقعيت خانواده مهم است و بنابر اين طلاق گرفتن چندان خوب نيست. 
- بله، نوعي فداكاري در روابط.


تاریخ : 26 / 12 / 1392
بازدید : 686
نویسنده : sharef zadeh

چگونه انواع لکه ها را پاک کنیم!

لکه گيری
يک نکته در مورد استفاده از مواد پاك کننده:
نکته ي 1- اگر براي لکه گيري، از مواد پاك کننده استفاده مي کنيد در نظر داشته باشيد که حتماً از آب سرد استفاده کنيد. زيرا آب گرم باعث مي شود که لکه ها ديرتر از بين بروند. در صورتي که آب سرد، لکه ها را بهتر و سريعتر از بين مي برد.
از بين بردن لکه ي شمع بر روي کاغذ ديواري:
نکته ي 2- اگر شمع بر روي کاغذ ديواري بچکد اگر کاغذ ديواري غيرقابل شستشو است اول شمع را با کارد از روي ديوار جدا کنيد سپس با يک مداد پاك کن آن را خوب تميز کنيد.
لکه شمع روي وسائل چوبي:
نکته ي 3- مورد بعدي چکيدن شمع روي وسايل چوبي جلا دار است در چنين حالتي شمع را نبايد تراشيد يا سمباده کشيد کافي است قسمت لک شده را به آرامي با آب گرم بشوييد و فوراً با پنبه پاك کنيد.
لکه ي شمع بر روي تابلوهاي نقاشي:
نکته ي 4- در اين صورت با تيغه کارد شمع را پاك کنيد، و بعد با آب و صابون و اسفنج و آب نيمه گرم آن را بشوئيد و پاك کنيد سپس يک پارچه ي نخي را به ملايمت روي قسمت شسته شده بکشيد، اثري از لکه باقي نمي ماند.
لکه ي شمع بر روي موازئيک:
نکته ي 5- ابتدا کمي سرکه گرم روي لکه بريزيد و بعد با صابون و آب نيم گرم آن را بشوييد و فوراً خشک کنيد.
لکه ي شمع بر روي پارچه:
نکته ي 6- براي از بين بردن لکه ي شمع در دو طرف پارچه، کاغذ خشک کن قرار داده و روي آن اتوي داغ بگذاريد. شمع به کاغذ خشک کن مي چسبد و لکه را از بين مي رود.
پاك کردن لکه ي سوختگي سطحي توسط قند:
نکته ي 7- زماني که لباس شما بر اثر سوختگي يا سيگار زرد شده زياد نگران نباشيد بلکه با قند بر روي لکه ي زرد رنگ بکشيد و آنقدر اينکار را انجام دهيد تا لکه از بين برود.
تميز کردن اثر سوختگي با اتو:
نکته ي 8- اگر لباس شما بر اثر گرماي زياد اتو، زرد رنگ شد، مي توانيد پياز را دو نيم کرده و روي پارچه کتاني بماليد. لکه هاي زرد رنگ بر طرف خواهند شد و بعد آن را چند دقيقه داخل آب سرد خيس کرده و سپس آن را بشوييد.
لکه ي سفيد ه ي تخم مرغ:
نکته ي 9- لکه ي سفيده ي تخم مرغ را هرگز با آب گرم نشوييد، زيرا لکه ثابت مي ماند. بلکه براي از بين بردن آن، محل لکه را با آب سرد، کاملاً بشوييد.
لکه بر روي سفره:
نکته ي 10 - اگر سفره ي شما بر اثر چربي لک گرفته است و با شستن هم از بين نمي رود، مي توانيد سفره را بعد از شستن در آفتاب روي بند لباس پهن کنيد و يک روز جلوي نور آفتاب بگذاريد. با اينکار نور خورشيد لکه هاي سفره را از بين مي برد.
لکه ي واکس کفش:
نکته ي 11 - اگر بر اثر بي احتياطي لکه ي واکس، روي فرش يا لباستان ماليد مي توانيد ابتدا پنبه اي را خيس کنيد و روي آن بکشيد. سپس روي پنبه مقداري مايع ظرفشويي بريزيد و بر روي لکه بکشيد. بعد از اينکار پنبه را آغشته به آب خالص کنيد و دوباره روي لکه بکشيد تا لکه کاملاً از بين برود، و اگر با اينکار لکه از بين نرفت مقداري الکل بر روي دستمال ريخته و بر روي لکه بکشيد، تا کاملاً تميز شود. اگر لباس قابل شستشو باشد بعد از زدودن لکه، لباس را با پودر لباسشويي و آب نيم گرم کاملاً بشوييد.
جوهر سياه:
نکته ي 12 -براي از بين بردن جوهر سياه بر روي فرش مقداري ماست روي محل لکه ريخته و با قاشق ماستها را جمع کنيد. چند مرتبه اين کار را تکرار کنيد، لکه کاملاً از بين مي رود.
لکه چاي:
نکته ي 13 - براي از بين بردن لکه ي چاي، فوراً پارچه ي خيس را روي لکه بکشيد. اگر پاك نشد، پارچه را آغشته به آب و پودر لباسشويي کرده و بر روي لکه بکشيد فوراً تميز مي شود.
لکه ي قير:
نکته ي 14 -براي از بين بردن لکه ي قير بهترين روش بکار بردن بنزين است. محل لکه را با بنزين بشوييد سريع تميز مي شود.
لکه ي آدامس:
نکته ي 15 -براي از بين بردن آدامس از شيره درخت کاج و يا روغن نباتي استفاده کنيد و بعد از آن لباس را کاملاً بشوييد. روش ديگر براي از بين بردن آدامس از روي لباس اين است که يک تکه يخ برداشته و چند مرتبه بر روي آدامس کشيده تا از روي لباس جدا شود. اگر آدامس از آن جدا نشد مي توانيد از بنزين استفاده کنيد.
لکه ي خون:
نکته ي 16 -محل لکه را زير آب سرد قرار داده و آب سرد را با فشار روي لکه بريزيد، لکه از بين مي رود. اگر لکه از بين نرفت، مي توانيد بعد از شستن با آب سرد، روي لکه را نشاسته ي ذرت ماليده و در آفتاب قرار دهيد. بعد از خشک شدن نشاسته، لباس را بشوييد لکه از بين مي رود.
لکه هاي روي گلدان:
نکته ي 17 -مي توانيد بعد از شستشوي اوليه مقداري سرکه و نمک غليظ، داخل گلدان ريخته و بگذاريد چند ساعت بماند. بدين صورت جرمها در محلول حل شده و گلدان تميز مي شود.
لکه ي خودکار:
نکته ي 18 -براي ازبين بردن لکه ي خودکار ميتوانيد اسفنجي را آغشته به شيرکنيدو به محل لکه بماليد،لکه براحتي از بين ميرود.
لکه ي چسب:
نکته ي 19 - يک تکه پارچه را آغشته به سرکه کرده وروي چسب بگذاريد،چسب،سفتي خود را از دست داده و ازلباس جدا ميشود.
لکه ي روغن:
نکته ي 20 -براي پاك شدن لکه ي روغن مي توانيد لباس را با پودر ماشين لباسشويي بشوييد. لکه فوراً از بين مي رود.
لکه گيري ظروف چيني:
نکته ي 21 -ظروف چيني از جمله (استکان، نعلبکي، ليوان و غيره) را داخل ظرف ريخته، آب سرد و مقداري پودر لباسشويي روي آن بريزيد و روي اجاق بگذاريد تا چند دقيقه بجوشد تمام لکه ها از بين مي رود.
لکه ي زنگ زدگي بر روي لباس:
نکته ي 22 -يک ليمو ترش را دو نيمه کرده و يک نيمه آن را آغشته به نمک کرده، بر روي لکه بماليد. پس از پاك شدن لکه، لباس را با آب بشوييد.
لکه گيري شيشه ها:
نکته ي 23 - اغلب خانمها زماني که شيشه پاك مي کنند مي بينند که بر روي شيشه لک افتاده است و دائم دو طرف شيشه را پاك مي کنند. براي راحتي کار مي توانيد از اين روش استفاده کنيد: يک طرف شيشه را بطوري عمودي پاك و طرف ديگر شيشه را بطور افقي پاك کنيد، با اين روش خيلي راحت متوجه مي شويد، که لکه کدام طرف شيشه است.
کندن آدامس از مو:
نکته ي 24 -اگر آدامس به موي شما چسبيد، مي توانيد براي کندن آن از دو روش زير کمک بگيريد:
روش اول:يک تکه يخ را روي آدامس چند بار بکشيد تا سفت شود سپس آدامس را از مو جدا کنيد.
روش دوم: کمي کرم مرطوب کننده به همان قسمت مو بکشيد سپس با يک دستمال خشک، مو را چند بار پائين بکشيد آدامس از موي شما جدا خواهد شد.

 


به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شعبه 2 روانشناسی و... و آدرس sina95.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 299
بازدید دیروز : 182
بازدید هفته : 299
بازدید ماه : 15290
بازدید کل : 1333895
تعداد مطالب : 2955
تعداد نظرات : 52
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


RSS

Powered By
loxblog.Com